۱۳۸۶ خرداد ۱۰, پنجشنبه

بیایید برای خوشبختی خود مبارزه کنیم

چند کلمه ای که ممکن است زندگی شما را تغییر دهد




چند سال قبل از من دعوت شد که در یکی از برنا مه های رادیو یی به این سوال پاسخ گویم که :
بزرگترین درسی که تاکنون آموخته اید کدام است ؟ خیلی آسان بود . زیرا مهمترین درسی که تاکنون فرا گرفته ام همان اهمیت فکر و اندیشه است .

اگر بدانم شما چگونه فکر می کنید می توانم بگویم که هستید. افکار ما معرف شخصیت ماست و طرز تفکر ما عامل مجهولیست که سرنوشت ما را تغییر می دهد.

امرسون می گوید : زندگی یک فرد بشر زاده افکار اوست . چطور ممکن است غیر از این باشد
بزرگترین مشکلی که من و شما با آن رو به رو هستیم -در حقیقت یگانه مشکل ما انتخاب افکار صحیح و بجاست

مارکوس اورلیوس فیلسوفی که برامپراطوری روم حکومت می کرد این حقیقت را در جمله ای که می تواند سرنوشت ما را معین کند خلاصه کرده است: زندگی ما ساخته افکار ماست
حق با اوست ،اگر ما افکار خوشی به مغزمان راه دهیم قطعاً خوشبخت خواهیم بود بر عکس
اگر خود را تسلیم افکار پریشان و فلاکت آور کنیم دچار پریشانی و فلاکت خواهیم شد
اگر دائم به فکر بدبختی های خود باشیم دیگران از ما دوری خواهند کرد

من نمیگویم نسبت به همه مسائل زندگی خود بی اعتنا باشید ، خیر ، بدبختانه زندگی به این سادگیها نیست ،
آنچه من توصیه می کنم این است که در مورد مسائل زندگی بعوض رویه منفی ، یک حالت فکری مثبت داشته باشید . به عبارتی دیگر لازم است که ما به مشکلات خود توجه داشته باشیم ولی نه آنکه نگران شویم تصور میکنید چه فرقی بین توجه داشتن و نگران شدن وجود داشته باشد ؟

یک فرد میتوتند به مشکلات بزرگ زندگی خود فکر و توجه کند و در عین حال با گردن افراشته و گلی برسینه راه برود . من به چشم خود لوول توماس را اینگونه دیدم . زمانی با نامبرده در نمایش فیلم هایش شرکت داشتم .
سخنرانی های او توام با نمایش فیلم هایش غوغایی در لندن و سراسر دنیا برپا ساخته بود .
بعد از یک سلسله بد شانسی های باور نکردنی آنچه نباید بشود شد و او خود را در لندن برشکسته و بی پول یافت در آن هنگام من با او بودم و خوب به خاطر دارم که در رستوران های پست لندن با غذاهای ارزان رفع گرسنگی میکردیم ، و اگر از توماس هنرمند اسکاتلندی مبلغی قرض نگرفته بود همان غذاها نیز به چنگمان نمیآمد . اما حتی موقعی که لوول توماس با قرض های کلان و نومیدیهای شدید رو به رو بود ، به کارهای خود فکر میکرد ولی غم وتشویش به خود راه نمیداد . میدانست اگر بگذارد این ناملایمات او را از پای در آورد ، برای همه ،
من جمله طلب کارانش بی ارزش خواهد شد .
بنابراین هر روز صبح قبل از آنکه از منزل خارج شود گلی می خرید و به سینه اش میزد و با قدم های چابک و گردن افراشته در خیابان های آکسفورد قدم میزد و جز افکار مثبت و امید بخش به خود راه نمیداد.
و هرگز اجازه نداد شکست مغلوبش کند

اهاد فیلد معروفترین متخصص امراض دماغی انگلیس در کتاب 54 صفحه ای خود
تحت عنوان " نیرو از لحاظ روان شناختی " شرح میدهد که

چگونه اثر تلقین فکری را در قوای بدنی بر روی سه نفر به وسیله نیرو سنجد آزمایش کرده
د رمرتبه اول که در حالت بیداری بودند حد متوسط نیروی آنها 101پوند بود ولی هنگامیکه آنها را هیپنوتیزم کرده و به آنها گفت مردان ضعیفی هستند دستگاه نیرو سنج حد متوسط از 29پوند بالاتر نرفت
و این مقدار یک سوم نیروی عادی آنها بود .

در نتیجه سی و پنج سال تدریس
در کلاس های شبانه این مطلب برای من چون روز روشن شده که زنان و مردان می توانند با تغییر فکر ناگهانی ، ترس و بیماریهای مختلف را از خود دور سازند و وارد مرحله نوینی از حیات شوند.
من اطمینان کامل دارم که آرامش خاطر ، خوشی و شادی که نصیب ما میشود ربطی به محل سکونت ، ثروت و شخصیت ما ندارد ما ندارد و منحصراً مربوط به طرز تفکر ماست
برای نمونه داستان جان براون را که به جرم آتش زدن مهمات ارتش
و تحریک بردگان به انقلاب ، به دار آویخته شد برایتان شرح میدهم :
او رادر حالیکه روی تابوتش نشانده بودند ،بطرف میدان اعدام می بردند ، زندانبانی که عقب او سوار بر گاری بود عصبی و نگران به نظر میرسید ، ولی جان براون آرام وخونسرد بود و
به رشته جبال - لوریچ- ویرجینیا می نگریست و می گفت :
چه ناحیه زیباییست ، من تاکنون فرصت نیافته بودم انرا به دقت تماشا کنم .

بلی اگر ما بتوانیم افکار مولد شجاعت و آ رامش را پرورش دهیم حتی
در موقعیکه بر تابوت خود نشسته ایم و به طرف مرگ میرویم می توانیم از مناظر طبیعی لذت ببریم.

جان میلتون سیصد سال پیش ، موقعیکه از بینایی محروم بود این حقیقت را درک کرد و گفت :
مغز بشر در موقع خود میتواند بهشتی از جهنم و جهنمی از بهشت بسازد
طرز فکر ناپلئون و هلن کلر به خوبی صدق گفتار میلتون را برای شما ثابت میکند .
ناپلئون آنچه را که بشر آرزو می کند ، شهرت، قدرت و ثروت را دارا بود
و باز در سنت هلن می گفت : هرگز شش روز خوش در زندگیم نداشتم
در صورتیکه کلر که از دو سالگی کور و کر و لال بود از زندگی اظها رضایت گرده بود و می گفت:
زندگی را بیش از آنچه تصور می کردم زیبا یافتم

هیچ کس و هیچ چیز جز خودت نمی توا ند آرامش خاطر ت را فراهم کند .
من در اینجا جملات مفیدی را که امرسون در پایان مقاله اعتماد به نفس خود نوشته تکرار میکنم :
آیا یک پیروزی سیاسی ، افزایش در آمد ، بهبودی از مرض ، یا حوادث خارجی دیگر شما را خوشحال ساخته و فکر می کنید روزهای خوشی را پیش رو دارید؟ خیر ، هرگز این نکته را باور نکنید زیرا اینطور نمیتواند باشد
هیچ کس و هیچ چیز ، جز خودت نمی تواند آرامش خاطر تو را فراهم کند.

اپیکتتوس فیلسوف معروف روم به بشر اندرز داده است که
در راندن افکار پوچ و باطل از مغز خود بیش از دفع دمل و ورم از بدن ، علاقه مندی و توجه به خرج دهند .
و امروز بعد از نوزده قرن طب جدید نیز نظر او را تایید کرده .
دکتر ک. کابنی روبینسون اعلام داشته است که چهار پنجم بیمارانی که به بیمارستا ن جان هاپکینز مراجعه کرده اند
فقط از خستگی و فشار هیجانات عصبی ناراحت بوده اند

مونتین فیلسوف شهیر فرانسوی جمله زیر را شعار زندگی خود قرار داده :
بشر آنقدریکه از فکر حوادث ناراحت می شود از خود آن حوادث زحمت نمی بیند
ما بیشتر اوقات نگران حوادثی هستیم که شاید هرگز اتفاق نیافتد . فکر ما درباره آنچه روی داده کاملاً مسلط بر ماست

منظور من چیست ؟آیا من آن گستاخی و بی پروایی را دارم که زمانیکه شما دستخوش رنج و درد فراوان هستید و اعصابتان چون سیم در پیچ و تاب است ، رو در رویتان بگویم که
در چنین احوالی شمامیتوانید جهت فکر خود را با یک تقلای ارادی تغییر دهید؟
بله مقصود من دقیقاً همین است !ولی من تنها به گفتن اکتفا نمیکنم و راه را نیز به شما نشان خواهم داد
اگر چه کمی کوشش نیاز دارد ولی کار ساده ایست .ویلیامز جیمز پدر روانشناسی می گوید:

اگر چه به ظاهر عمل تابع احساس است ولی د رحقیقت هر دو همراهند ، با تنظیم عمل که تحت اراده شماست میتوان بطور غیر مستقیم احساسات و عواطف را هم تحت کنترل در آورد . بطور خلاصه او میگوید ما نمیتوانیم تنها

با تصمیم گرفتن احساسات خود را عوض کنیم ، بلکه میتوانیم اعمال خود را تغییر دهیم ،

وقتی عمل ما تغییر کرد ، احساسات ما نیز تغییر میکند
ویلیامز جیمز ادامه داده میگوید :
....بنابراین در موقعیکه خوشی از شما روی گردان شد
شاهراهی که میتواند شما را به سوی شادی و سرور راهنمایی کند
اینست که با روی گشاده و خندان ، مثل اینکه هیچگونه غمی ندارید خوشحال ومسرور بنشینید و صحبت کنید

آیا این نیرنگ موثر است ؟ .. بله امتحان کنی . یک تبسم بزرگ و فراخ که حاکی از اخلاص به خداوند است بر لبان خود منقش سازید ، شانه های خود را کمی عقب ببرید و نفس عمیقی بکشید .
اگر آواز خواندن بلد نیستید سوت بزنید و یا زمزمه کنید
آنوقت به سرعت آنچه ویلیلمز جیمز گفته را کشف می کنید

بشر همچنان که فکر خود را نسبت به اشیاء یا اشخاص تغییر میدهد متوجه میشود آن اشیاء یا اشخاص هم نسبت به او تغییر کرده اند . موقعی که آدمی تغییری اساسی در طرز فکر خود بدهد
از تحول شگرفی که در زندگیش رخ میدهد متعجب خواهد شد
نیرو و قدرتی که سرنوشت ما را تعیین میکند در خود ماست و تمام اعمال بشر نتیجه مستقیم افکار اوست .
آدمی میتواند با اعتلای افکار خویش ترقی کند، پیروزی بدست آورد و کارهای بزرگ انجام دهد

و در مقابل با سستی و کاهلی و عدم تمایل به تقویت فکر، خود را زبون و بیچاره سازد.

به روایت تورات خداوند به بشر تسلط به تمام کره زمین را عطا فرموده . البته این عطیه بزرگیست اما مورد توجه و علاقه من نیست ، بلکه آنچه آرزو میکنم تنها اینستکه بر نفس خود ، بر افکار خود ، بر ترس خود و بالاخره بر روح و مغز خود تسلط داشته باشم . تعجب در اینجاست که من می دانم فقط با نظارت بر اعمال خود میتوان بطور حیرت آوری به این تسلط برسم.
دیل کارنگی

بیاید برای خوشبختی خود مبارزه کنیم
بیایید با پیروی از یک برنامه روزانه که حاوی طرز تفکر مسرت انگیز و مفید میباشد در راه خوشبختی بجنگیم .
این برنامه از این قرار است و عنوانش فقط برای امروز است و اگر من و شما به آن عمل کنیم تمام نگرانی هایمان برطرف شده نشاط پیدا میکنیم ، مطمئن باشید



فقط برای امروز

فقط برای امروز شاد خواهم بود . ابراهام لینکن میگوید : اکثر افرا همانقدر شاد هستند که فکراً برای قبول شادی آماده شده اند . خوشی و خوشبختی در وجود خود ماست و به عالم خارج ربطی نداره
.فقط برای امروز خواهم کوشید که خود را با آنچه هست سازگاری دهم و نمی کوشم همه را مطابق میل خود کنم-
در امور اداری و خانه با خود سازش خواهم کرد .
فقط برای امروز به فکر سلامتی خود بوده و به بدن خود توجه بیشتری میکنم و با تمرین های مفید آن را پرورش -میدهم و دقیقه ای در مواظبت از آن سستی نمیکنم تا او هم مثل ماشینی اوامر مرا اطاعت کند
.فقط امروز برای تقویت روحم ، یک کار مطابق میل خود و دو کار مخالف آن انجام میدهم -
- فقط برای امروز میکوشم که برای یک روز زندگی کنم و دیگر با چیزهایی که ممکن است فردا اتفاق بیافتاد کاری نخواهم داشت
فقط برای امروز خود برنامه ای تنظیم میکنم که اوقات خود را چگونه بگذرانم و دیگر تصمیم ها عجولانه نمی گیرم-
فقط برای همین امروز با همه توافق نظر حاصل کرده و لب به انتقاد نمی گشایم -
آرام صحبت خواهم کرد و با همه مهربان و مودب خواهم بود
فقط برای امروز نیمساعت از وقت خود را با خدای خود خلوت میکنم و اسرار خودم را برایش فاش خواهم کرد -
فقط برای امروز ترس را از خودم دور میکنم مخصو صاً، ترسی از خوشحال بودن
از زیبایی بهره مند شدن ، ترسی از عاشق شدن ، و طرف عشق دیگری قرار گرفتن نخواهم داشت
اگر می خواهیم آن طرز فکری را که برای ما آرامش خاطر و خوشحالی بیاورد تقویت کنیم
باید دستور ها بالا رو اجرا کنیم
بیایید برای خوشبختی خود مبازه کنیم