۱۳۸۶ دی ۱۸, سه‌شنبه

سرود شادی

ای خدای شکوه و جلال

ای سلطان عشق

تو را می پرستیم ، سرشار از وجد و نشاط

دل ها در حضور تو چون گل می شکفد

و تو را که چون خورشید بر آنها نور می افشانی می ستایند

ابرهای گناه و غم را از آسمان ما محو کن

و ظلمت شک را از خانه ما بران

ای بخشنده شادی لایزال

جام ما را از نور صبح لبریز گردان

آفریدگان تو بر گردت حلقه می زنند

و زمین و آسمان انوار تو را باز می تابانند

و ستارگان و فرشتگان در اطراف تو سرود می خوانند و طواف میکنند

ای کانون ستایش های بی پایان

دشت و صحرا و کوه و دره

و چمنزارهای شکوفا و دریاهای مواج

و پرندگان خوشخوان و چشمه های جوشان

همه ما را فرا میخوانند که در فراخنای وجود تو وجد و شادی کنیم

ای که بخشنده و بخشایشگری

ای که جاودانه سعادت می بخشی و خود عین سعادتی

ای سرچشمه نشاط زندگی

ای ژرف ترین شادی ِ آرامش

بیاموز ما را که دوست بداریم یکدیگر را

و ما را رفعت بخش و بر قله شادی آسمانی بنشان

خاکیان با سرود ستارگان صبح هم آواز می شوند

و ما نغمه سرایان و کف زنان پیش می رویم

پیروز در میانه جنگ و غوغای این عالم

موسیقی طرب انگیز ما را به سوی خورشید سوق می دهد

تا در سرود پیروزی حیات شرکت کنیم

هنری ون دایک(1852-1933) شاعر و نویسنده خوش طبع و عارف پیشه آمریکایی در اواخر قرن نوزده و در عین حال کشیشی زنده دل از عاشقان حضرت مسیح بود مجموعه آثار او شامل داستان های کوتاه و و اشعار لطیف و عرفانی می باشد که از آن میان داستان آن خردمند دیگر ممتاز است .