۱۳۸۷ تیر ۲۵, سه‌شنبه

كدام را سوار ميكنيد؟

يك شركت بزرگ قصد استخدام يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه يك پرسش داشت. پرسش اين بود :
شما در يك شب طوفاني در حال رانندگي هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس ميگذريد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند، يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است. يك خانم یا آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد. شما مي توانيد تنها يكي از اين سه نفر را سوار كنيد. كدام را انتخاب خواهيد كرد؟ دليل خود را شرح دهيد.
____________________________
پيش از اينكه ادامه حكايت را بخوانيد شما نيز كمي فكر كنيد
____________________________
قاعدتاً اين آزمون نمي تواند نوعي تست شخصيت باشد زيرا هر پاسخي دليل خودش را دارد:
پيرزن در حال مرگ است، شما بايد ابتدا او را نجات دهيد . هر چند او خيلي پير است و به هر حال خواهد مرد.
شما بايد پزشك را سوار كنيد، زيرا قبلاً جان شما را نجات داده است و اين فرصتي است كه مي توانيد جبران كنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران كنيد.
شما بايد شخص مورد علاقه تان را سوار كنيد، زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممكن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا كنيد.
از دويست نفري كه در اين آزمون شركت كردند، شخصي كه استخدام شد دليلي براي پاسخ خود نداد. او نوشته بود :
سوئيچ ماشين را به پزشك مي دهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم منتظر اتوبوس مي مانيم
شرح حكايت
همه مي پذيرند كه پاسخ فوق بهترين پاسخ است، اما هيچكس در ابتدا به اين پاسخ فكر نمي كند. چرا؟
زيرا ما هرگز نمي خواهيم داشته ها و مزيت هاي خود را (ماشين) از دست بدهيم. اگر قادر باشيم خودخواهي‌ها، محدوديت ها و مزيت هاي خود را از خود دور كرده يا ببخشيم گاهي اوقات مي توانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم تحليل فوق را مي توانيم در يك چارچوب علمي تر نيز شرح دهيم:
در انواع رويكردهاي تفكر، يكي از انواع تفكر خلاق، تفكر جانبي است كه در مقابل تفكر عمودي يا سنتي قرار مي گيرد .
در تفكر سنتي، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات و محدوديت هاي محيطي خود، استفاده مي كند و قادر نمي گردد از زواياي ديگر محيط و اوضاع اطراف خود را تحليل كند.
تفكر جانبي سعي مي كند به افراد ياد دهد كه در تفكر و حل مسائل، سنت شكني كرده، مفروضات و محدوديت ها را كنار گذاشته، و از زواياي ديگري و با ابزاري به غير از منطق عددي و حسابي به مسائل نگاه كنند
در تحليل فوق اشاره شد اگر قادر باشيم مزيت هاي خود را ببخشيم مي توانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم.
شايد خيلي از پاسخ دهندگان به اين پرسش، قلباً رضايت داشته باشند كه ماشين خود را ببخشند تا همسر روياهاي خود را به دست آورند.
بنابراين چه چيزي باعث مي شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه كنند، دليل آن اين است كه به صورت جانبي تفكر نمي كنند. يعني محدوديت ها و مفروضات معمول را كنار نمي گذارند.
اكثريت شركت كنندگان خود را در اين چهارچوب مي بينند كه بايد يك نفر را سوار كنند و از اين زاويه كه مي توانند خود راننده نبوده و بيرون ماشين باشند، درباره پاسخ فكر نكرده اند.

4 نظر:

Mohammad گفت...

جالب بود و با ارزش. یاد گرفتم کمی بیرون از چارچوبی که دیگران تعیین می کنند هم می شود فکر کرد و زندگی کرد. این درس باارزشی بود برام. ممنون غزاله.

marjan گفت...

غزاله،خیییلی مرسی.واقعا واسه من نوری بود!

اسماعیل گفت...

عالی بود
ما پیش از هر چیز دیگری نیاز به شناخت پلیدی های نهفته ی خود داریم

مریم گفت...

نکته ی بسیار جالبی بود ممنون.