۱۳۸۷ شهریور ۲, شنبه

آخه که چی بشه هی میگی بقیه نمی فهمن؟


لک لک های شب روحیه، شبا تو دلشون نظریه های عمیق می سازن و به محض ِ تولید، و قبل از اینکه توی نور دیده بشه، همینطور داغ و تاریک باورش می کنن.

خب دیگه چه میشه کرد. گاهی کسی فکر می کنه خیلی عمیقه چون یک بار شکست خورده. راجع به گربه ها، شترها، مویانه ها همه و همه چیز نظریه های درست و غلط میدن. دیگه بابا جون، شتر دیگه اونقدر خورشید رو دیده که فرق گرمای خورشید رو با گرمای دویدن بفهمه! یا مثلا تو که شب ها می خوابی تا حالا کرم ِ شب تاب اصلا دیدی به چشم که بخوای نظریه بدی راجع بهش.
دنیا خیلی بزرگتر و پیچیده تر از اونه که تو ساده اش کردی به لک لک و غیر لک لک.

هی بگو لامپ مهتابی شدی. لک لک شدی. جلوتر داری میری. د ِ نشدی. دیگه یه چیزی که برای همه واضحه حسود و غیر حسود نداره. پروانگی ِ ما بی غرضه. تازه قسم چرا. اصلا بی قسم. از شترمرغ ها هم خواستی بپرس. نور هم که دیگه نور ِ 100 وات و کم مصرف نمی شناسه. برو یه فکری به حال ِ کلاهی که سرت رفته و فکر می کنی نور شدی بکن.

... محمد



Excerpt: If you are light everybody can understand it. Bring some light up.


2 نظر:

Anonymous گفت...

فرشته مهر : سلام . بسیار جالب و مفید بود ..درود بر شما

parnian گفت...

ماچيستيم ؟!
جز ملکلولهاي فعال ذهن زمين ،
که خاطرات کهکشان هارا
مغشوش ميکند !