۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه

حلول!


ماه رمضون برابراست با زولبیا بامیه اوووووووممم ، حلیم وااااااااای ، آش رشته به به ، میگن ما رو هم سر سفره افطار دعا کن ، من که یادم نمیاد تاحالا سر سفره افطار برای کسی یا حتی خودم دعا کرده باشم ،حالا یه چیزیم زیر لب بگم حواسم که به یه چیز دیگه اس. خب یادم میره ربنا که شروع میشه گوشای آدم تیز میشه بعد تا گفت الله اکبر ، حمله .......... بعد از ماراتن خوردن همچین تا خرخره که خوردی ولو میشی جلو تلویزیون ، قشنگ دم میکشی بعدم که سریالها شروع میشه و بعد از شکم نوبت میرسه به ذهنت که پر از آت و آشغال بشه بنده که شدیدا مشتاق این سریالهای ماورایی و جینگلوک بازی شیطان و فرشته ام از بس که چرت و بی خودن. (بله میدونم بعضی کارها واقعا عالیه مثل میوه ممنوعه که پارسال پخش شد) آخرین سریال هم که ساعت دوازده پخش شد پا میشی ساعتو کوک میکنی و سحر و نیمرو و افطار و حلیم و سریال و الیاس و ساعت و کوک و سحر و نیمرو و ................

میشه یه چیز دیگه ساخت ، نه از ماه رمضون از عادتهای خودمون .

6 نظر:

Anonymous گفت...

کمی بی انصافی کردی در این توصیفت مهزاد جان! ماه رمضون واقعا فقط حلیم و آش و ... همینه؟ شاید برای بعضی ها همین باشه اما برای همه نه!!!

مهزاد گفت...

عزیز ِ ناشناس حرف من درمورد عادتها بود چیزهایی که گاهی حواسمون بهش نیست و فقط با بزرگ کردنش توی گفتن میشه کاری کرد تا توجهمون بهش جلب بشه . دیابت بگیره هرکی که منکر برکت ،فوق العاده بودن و از جنس دنیای دیگه ای بودن این ماه و آدمهای این ماه باشه .
ممنون از توجه ات (:

بهار گفت...

چه هوایی امروز ، اولین روز ماه رمضون
بارون همه چیز و همه کس رو سیراب کرده خیلی بارو ن شهریور رو دوست دارم بعد از گرمای داغ وسوزان یکهو با تمتم شدت میادو میشوره همه چیزو .
از این بالا ادمها رو با عکس العملای متفاوتششون میبینم یکی میدو یکی بی خیال راه میره یکی محکم چترشو چسیبیده یکی هم از ترس بارون ساعتها ست زیر یک سقف ایستاده مبادا که خیس بشه میبینبی تر خدا! چطور خدا این همه ادمو با عکس العملهای جور وا جور ، یکجا دور هم جمع کرده.
دوست دارم خدایا با تموم تنوعی که به زندگیمون دادی ، ماه رمضونت بارونت، ادمات ای کاش میشد برای تشکر کردن ازش لااقل این یک ماه رو تمرین کنم ادم خوبی باشم کمکمون کن خدا جونم

کاپیتان گفت...

مهزاد خانم بالاخره ما همه طالب هستیم پس بهتره مثل عام مردم خاموش
رفتار نکنیم وهرآنچه از راه وماه او میدانیم برای عاشقانش سخن به میان آوریم .

امیر گفت...

هرگز به (حقيقت) نيكوكارى نمى‏رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى‏داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد; و آنچه انفاق مى‏كنيد، خداوند از آن آگاه است.

(92)

آل عمران

امیر گفت...

آری ماه رمضان رسیده از راه،
گرسنگی کشیدن های تن و و سر ِ افطار به حد ِ انفجار رسیدن ها و ریخت و پاش ها و اسراف ها هم شروع شده،
امروز داشتم به طولانی تر شدن ِ صفهای شیر و سبزی نگاه می کردم.
مردم گویی حریص تر ِ خوردن می شوند در این ماه ِ عزیز،
جان ِ گرسنه و روح ِ تشنه مان که مدام بر تشنگی و گرسنگی اش افزوده می شود چه؟!
قرآنی که بر لب ِ طاقچه چون یازده ماه ِ پیش دارد خاک می خورد چه؟!

کاش تکانی به خودمون بدیم و خداوند هم نظر ِ لطفی کند و به درک ِ لذت ِ نهفته در این روزهای عزیز و شبهای عزیز تر برسیم..