۱۳۸۸ فروردین ۵, چهارشنبه

از خودت لجن بگیر


فکر ِ آدم مثل ِ یه چاله می مونه که آب ِ باران میاد توش و یه مدتی می مونه و باهاش بازی می کنی. سهم ِ تو از باران فکر هاته.

یه دونه فکر ِ غیرممکن رو از کف ِ فکرت بساب. ضد عفونی بریز توی آب ِ افکارت تا چیزی عفونت نکنه. وقتی فکر می تونه اینطور درد به وجود بیاره حتما می تونه چیزهای دیگه هم به قلابت بگیرونه. با چه فکری می تونی دوست هات رو بیشتر کنی.

تو رو لجن خوار نیافریدن، چرا نمی دونم. لجن های فکرت رو بگیر. پاچه ها رو بالا بزن، پا رو به سرمای شاداب ِ آب برسان. برو توی حوض ِ افکارت و یه لجن روبی ِ کوچک کن و بیا بیرون و بشین یه چایی ِ داغ بزن وقتی پاهات رو توی حوله ی گرم پیچوندی..

... محمد



Excerpt: Have you ever purify the pond of your thoughts?


2 نظر:

mahsa گفت...

salam mohammad, mearzid ke 1 mah montazere teveshtat bemunam. khili ziba bud. khili

هدی گفت...

مرسی‌ از متن انگیزه دهنده‌ای که نوشتی.
اما، بعضی جا‌های متنت خیلی خلاصه است. منظورت رو نمیشه به طور واضح فهمید، توئ این متن دو جمله این طور هستن. که باعث میشه آدم روان با متن پیش نره.