۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه


توی داستان یوسف دوجا از زبان یعقوب میاد که انی اعلم من الله ما لا تعلمون( من از خدای خودم چیزی میدونم که شما نمیدونید) یه جا وقتیه که پسراش مسخرش میکنن آیه 86، ده آیه بعدش جایی که بوی یوسف رو حس میکنه آیه 96.
توی بقره موقع خلقت آدم وقتی فرشته ها میگن ما که تو رو داریم تسبیح میگیم این ادم میره زمین رو به گند میکشه خدا میگه انی اعلم ما لا تعلمون (من چیزی میدونم که شما نمیدونید) آیه 30.
حالا شایدم ربطی نداشته باشه ها، ولی انگار یه چیزی هست بین اون آدمه و خدائه. یه چیزی که فقط خودشون ازش خبر دارن (:
.
.

2 نظر:

هدی گفت...

اهوم، جالب بود. توئ این فکر هستم که اون چیزی که میدونسته (یعقوب یا خدا) امید بوده، یا خبر از آینده؟ خدا میدونه!

Anonymous گفت...

امید، خبر از اینده یا شناخت؟